این روزا که میگذره.. انقدری از عمرم سپری شده که بدونم هیچ شرایطی پایدار نیست و روزای خوب و بد هردو میگذرن.. ولی یادم نمیره آدمایی رو که توی سختیا تنهام گذاشتن.. یادم نمیره آدمایی رو که بی هوا رفتن.. بی دلیل، بی حرف..
این روزا که میگذره.. انقدری از عمرم سپری شده که بدونم هیچ شرایطی پایدار نیست و روزای خوب و بد هردو میگذرن.. ولی یادم نمیره آدمایی رو که توی سختیا تنهام گذاشتن.. یادم نمیره آدمایی رو که بی هوا رفتن.. بی دلیل، بی حرف..
یه رفیقی بود یه جایی وسط دعوا کلی از یه نفر بد گفت، بعد کلی درموردش بدبینی ایجاد کرد که فلانی یه مورد اخلاقی وحشتناک داره که من بهتون نمیگم! چون هم مَردم و هم مَرررردم!(اولی اشاره به جنسیت داره و دومی به جوون مردی و ..)
تو مررردی. تو تو روی من از من تعریف میکنی و حرفای قشنگ تحویلم میدی ولی پشت سرم حرف میزنی.ولی من زنم.من جلوت میشینم و تو چشمات نگاه میکنم و میگم که بخاطر فلان رفتار و فلان اخلاقت ازت خوشم نمیاد و بابت فلان روز ازت دلخورم.والبته به محض اینکه عذرخواهی کنی واسه همیشه همه چیزو فراموش میکنم.
تو مررررردی.تو با استاد زد و بند میکنی و در ازای یه نمره ی ناقابل کلی ادمو وادار به پرداخت پولی میکنی که بعضیا واقعا پرداختش واسشون سخته. اما من زنم و زیر بار ظلم نمیرم و اعتراض میکنم.
تو مررردی.پشت سر استاد بدشو میگی و جلوی روش ازش تعریف میکنی و میگی که اصلا بهترین درس و استاد عمرته. من زنم و حاضر نمیشم بخاطر یه نمره ی ناقابل حرفی رو بزنم که باورش ندارم و پاچه خواری کنم.
تو مررردی. تو با استادا طرح رفاقت میریزی و دانشگاه نمیای. من زنم. پنج و نیم صبح که هوا تاریکه از خونه بیرون میزنم که هفت و نیم صبح سر کلاس باشم.
تو مررردی. وقتی عاشق یکی بشی بهش نمیگی مبادا پررو بشه و غرور مردونت زیر سوال بره. اما من زنم. اگه عاشق کسی بشم، تو چشماش نگاه میکنم و بهش میگم.
تو مررردی. دخترای مردمو سرکار میذاری،زیرابی میری و به وقتش هم همه چیزو انکار میکنی. من زنم. حواسم هست اصول اخلاقی و انسانی رو زیر پا نذارم و اگه اشتباهی بکنم، تمام قد می ایستم و تاوانشو میدم.
تو مررردی. تو تا سی و چند سالگی از جیب بابات خرج میکنی. من زنم. ولی تو پونزده سالگی هم به قدر توانم کار کردم و درامد داشتم.
تو مررردی. کلمات عاشقونه تیکه کلامته و نثار همه میکنی.من زنم. بی قلب و احساس نیستم ولی ابرازش نمیکنم. ولی بذل و بخشش اش نمیکنم.
تو مررردی. حرف میبری و میاری. حرفای خاله زنکی میزنی.دلبری میکنی. اما من زنم. حرف صد من یه غاز نمیزنم. جلب توجه نمیکنم. راز مردمو توی بوق و کرنا نمیکنم..
تو مررردی. تو مذهبی هستی. تو موهای زنتو کسی ندیده. ولی خرجشو میدی تا در ازاش همه جوره بهت سرویس بده. تا اجازه داشته باشی بهش زور بگی و برنجونیش. من زنم. مذهبی هم نیستم. پوشیده هم نیستم. ولی از کسی پول نمیگیرم. همه چیزو به دید خرید و فروش نمیبینم. تو روابط شخصی حساب و کتاب نمیکنم. بی منت می بخشم. میدونم ادما توی روابط شخصی توی خوب و بد زندگی با هم شریکن..
اگه تعریف مرد بودن اینه که پس نامردی چه شکلیه؟!
پ ن 1: نمیفهمم ادم چطوری میتونه واسه یه نمره ی ناقابل یه درس بی ارزش اصول اخلاقی رو زیر پا بذاره. اونم وقتی که خودش هم خوب میدونه این درس نه واسش ارزش علمی داره و نه در اینده کسی ازش تو مطبش میپرسه فلان درس چند شدی! چه با ده و چه بیست پاس کردن این روزا میگذرن.ولی واقعا بعضیا شرمشون نمیشه توی آینه به خودشون نگاه کنن؟؟!!
پ ن 2:بندای مختلف پست درمورد آدمای مختلفی هستن نه لزوما یه نفر..
پ ن 3:خواستم به خودم ثابت کنم وسط امتحانا و با وجود نبودن زمان هم میشه کتاب خوند. خودمم نمیدونم چطوری یه کتاب 360 صفحه ای رو دو روزه فقط توی تاکسی و اتوبوس خوندم :-)))
پ ن 4:گاهی بی هوا، بی مناسبت به دوستاتون هدیه بدید. لذتش با کادوی تولد و کادوهای مناسبتی خیلی فرق داره. چون فقط از سر علاقست و نه وظیفه.. ( این اون کادویی که نظرخواهی کردم نیست!! یه کتاب بود برای همون دوست. هنوز تا تولدش خیلی مونده ;-) )
پ ن 5:این روزا زندگی خیلی سخت میگذره. واقعا حس میکنم زیر بار این همه فشار استخونام داره خورد میشه. (ضمنا انقدری نازک نارنجی نیستم که بخاطر امتحانا بهم سخت بگذره. امتحانا که به هرحال میگذرن ;-) )
پ ن 6:این روزا یه حس مزخرف دیگه هم به حسای قبلیم اضافه شده. کابوس مرگ.. نه برای خودم. برای دیگران..
پ ن 7: خدایا! تو آرشیوت نگاه کن ببین یه وقت خدای نکرده یه وقت درد و مشکل دیگه ای نمونده باشه که روی من امتحان نکرده باشی..
این روزا هم میگذره ولی قطعا من سرسخت تر از قبل از این روزا بیرون میام..
یه بنده خدایی تو اتوبان داشته میرفته.دیده تصادف شده.پیاده میشه میره کمک کنه مصدوما رو از ماشین بیرون بیاره. ییهو دو تا ماشین از عقب میان و میکوبن به همون ماشین تصادفیه.این بنده ی خدا هم پرس میشه به نرده های کنار اتوبان.الانم پاش از زانو به پایین خورد شده و نیاز به جراحی داره.
خدایا دمت گرم! خوب جواب کار خیرشو دادی :-))))
زمان عنصر وحشتناکیه.گاهی جذاب و گاهی خیلی خیلی هراس آور. پارسال خودم برام بی نهایت غریبست چه برسه به آدمای روزای دور..
میشه لطفا یه کادوی قشنگ و خلاقانه ای که خیلی گرون نباشه برای یه دختر پیشنهاد کنید؟! لطفا نگید کتاب و لاک و شال و کیف و لباس و عروسک و .... یه چیزی ک یکم متفاوت باشه..
اصلا خودتون اگه چی کادو بگیرید خوشحال میشید؟
من و میانترم و دیگر هیچ.. :-)
دلم واستون تنگ شده ولی فرصتی نیست.خاموش میخونمتون..
بی تو حرام است به خلوت نشست
حیف بود در به چنین روی بست
دامن دولت چو به دست اوفتاد
گر بهلی بازنیاید به دست
این چه نظر بود که خونم بریخت
وین چه نمک بود که ریشم بخست
هر که بیفتاد به تیرت نخاست
وان که درآمد به کمندت نجست
ما به تو یک باره مقید شدیم
مرغ به دام آمد و ماهی به شست
صبر قفا خورد و به راهی گریخت
عقل بلا دید و به کنجی نشست
بار مذلت بتوانم کشید
عهد محبت نتوانم شکست
وین رمقی نیز که هست از وجود
پیش وجودت نتوان گفت هست
هرگز اگر راه به معنی برد
سجده صورت نکند بت پرست
مستی خمرش نکند آرزو
هر که چو سعدی شود از عشق مست
پ ن 1: بعد از این کامنتا بدون نیاز به تایید ثبت میشن.
پ ن 2:همینطوری فقط اومدم که بگم من زنده ام :-)))))
پ ن 3:بیتو از یه پست کانال توییتر فارسی کش رفتم.ولی اصلا مفهوم اون پستو نداره.
خدایا حواست هست؟!
اصلا وجود داری؟؟؟!!!!
یا وجود نداری یا مهربون و عادل و ... نیستی یا ما رو به حال خودمون رها کردی..
کدوم یکی از بنده هات به انتخاب و خواست خودشون تو این دنیان که مستحق این همه عذابن؟؟!!
حواست به جهنمی که واسه این آدما ساختی هست؟؟؟!!!!صدای ضجه هاشونو میشنوی؟؟!! ددیدن درد ادما لذت داره؟؟؟!!!!
+کامنتا بدون تایید نمایش داده میشن ولی جوابی ندارم که بدم..