این روزا با یه ولع تموم نشدنی کتابای نخونده و فیلمای ندیده رو می بلعم.کمتر از یه ماه دیگه دوباره زندگیم میره رو دور تند!
برنامه ی کلاسام و برنامه ی کاریم مشخص شده. طبق معمول از خونه بیرون زدن وقتی هوا تاریکه و البته خونه برگشتن وقتی بازم هوا تاریکه! روزایی که دوباره باید 4 صبح بیدار بشم و 5.5 یا 6 از خونه بزنم بیرون. دلم میخواد اونایی رو که خونشون دم دانشگاهه و کلی غر میزنن که واسه رسیدن به کلاسای هفت صبح مجبورن ساعت شیش و نیم بیدار بشنو با خاک یکسان کنم!!! چون حتی یه روز هم صبح به اون زودی از خونه بیرون زدنو تجربه نکردن. شب له له خونه رسیدنو تجربه نکردن. با تمام این حرفا همیشه هم بنظرشون وقت کتاب خوندن یا مثلا هرکار به درد بخور دیگه ای رو ندارن! بنظرم همه چیز به این برمیگرده که تو بخوای واسه یه کاری وقت بذاری یا نه. وگرنه توی تاکسی و اتوبوس و بی ار تی هم میشه.
تو زندگیم حتی چیزایی رو که دیگران خیلییی ساده به دست اوردن، با جنگیدن و سختی به دست اوردم. ولی عمیقا عاشق لحظه به لحظه ی زندگیمم. گاهی فکر میکنم واقعا کسی هست که تمام اون چیزایی رو که من تا این سن تجربه کردمو تجربه کرده باشه؟! بعید میدونم..
این زندگی با همممهههه ی سختیاش ارزش جنگیدنو داره. ایمان دارم. قدر بدونیم، بدون غر زدن، بدون شاکی بودن از زمین و آسمون..
پ ن : نقاشی اثر جان گادمونسن
نظرات (۸)
علی صفری
شنبه ۱۶ مرداد ۹۵ , ۱۷:۴۶یانوشکا ..
۱۶ مرداد ۹۵، ۱۷:۵۰فاطمه :)
شنبه ۱۶ مرداد ۹۵ , ۱۶:۵۹یانوشکا ..
۱۶ مرداد ۹۵، ۱۷:۲۰حامد درخشانی
شنبه ۱۶ مرداد ۹۵ , ۱۴:۵۴امیدوارم همیشه فضاتون اینقدر مثبت باشه
:)
یانوشکا ..
۱۶ مرداد ۹۵، ۱۵:۰۵یک دیو
شنبه ۱۶ مرداد ۹۵ , ۱۴:۲۸یانوشکا ..
۱۶ مرداد ۹۵، ۱۴:۴۵x
شنبه ۱۶ مرداد ۹۵ , ۱۳:۵۹یانوشکا ..
۱۶ مرداد ۹۵، ۱۴:۰۷مژگان
شنبه ۱۶ مرداد ۹۵ , ۱۳:۵۴یانوشکا ..
۱۶ مرداد ۹۵، ۱۴:۰۶ماهی نفس کش
شنبه ۱۶ مرداد ۹۵ , ۱۳:۱۷«مهدی اخوان ثالث»
یانوشکا ..
۱۶ مرداد ۹۵، ۱۳:۳۳خانم انار
شنبه ۱۶ مرداد ۹۵ , ۱۳:۰۱یانوشکا ..
۱۶ مرداد ۹۵، ۱۳:۰۶